محمد جمیاری طلبه و امام جماعت مسجد حضرت زهرا(س) خرم‌آباد، کارهای زیادی از زمان حضورش انجام شده، محرومیت‌زدایی، کاهش آسیب‌های اجتماعی و مشارکت در امور خیریه و … اما تربیت نوجوان انقلابی برای آینده کشور مهمترین اقدام امام جماعت دهه شصتی محله است، جوانی که مسجد را قرارگاه فرهنگی کرده تا دشمن به دل سربازان کوچک اما فهیمش پاتک نزند.


خبرگزاری فارس لرستان- پریسا قربانی نژاد، سوت پایان بازی به صدا درمیاد، تیم حاج آقا جمیاری ۳ بر صفر تیم محله بالایی رو شکست می‌دهد،  بازیکن‌ها فارغ از نتیجه به هم دست دوستی می‌دهند و شروع می‌کنند به خوش و بش کردن.

در حالی که دستمال تمیزی رو از جیب خارج و سر و صورت عرق کرده رو پاک می‌کند به سمتم آمده و با سلام و احوال‌پرسی، راهی مسجد محله می‌شویم.

هنوز یک ساعتی تا اذان ظهر مانده، تقریبا همه آدم‌هایی که در بین مسیر می‌بینم حاج آقا جمیاری را می‌شناسند، این را از سلام و احواا‌پرسی‌ها گرم مردم  به راحتی می‌شود فهمید، امام جماعت محله هم همین‌طور، اغلبشان را نه با اسم، بلکه با جزئیاتی از زندگی‌شان می‌شناسد، دردها و مشکلاتشان، وضع زندگی و سختی کارشان، اعتقادات و طرز فکرشان، معلوم می‌شود ساعت‌ها پای درد دل‌هایشان نشسته و به اصطلاح با آن‌ها زندگی کرده است.

محمد جمیاری هفت سالی می‌شود امام جماعت مسجد الزهرا(س) از محرومترین مناطق خرم‌آباد است، به گفته خودش از سال ۹۰ که مسجد تاسیس شده به عنوان مربی صالحین فعالیت می‌کرده، اما از روزی که امام جماعت غیربومی مسجد برای تبلیغ به منطقه دیگری رفته، در خدمت اهالی محله است.

 

کارهای زیادی از زمان حضورش انجام شده، محرومیت‌زدایی، کاهش آسیب‌های اجتماعی و مشارکت در امور خیریه و … اما اگر از من بپرسید تربیت نوجوان انقلابی برای آینده کشور مهمترین اقدام امام جماعت دهه شصتی محله است، جوانی که مسجد را قرارگاه فرهنگی کرده تا دشمن به دل سربازان کوچک اما فهیمش پاتک نزند.

کار اداری را به عشق تبلیغ رد کردم

این همه اشتیاق برای کارهای تبلیغی و حضور میدانی در دل جامعه برایم جالب آمد، برای همین رازش را پرسیدم.

پس از اینکه مدرک کارشناسی در رشته علوم سیاسی را گرفتم به دلیل علاقه زیادی که از بچگی به مسجد داشتم، در کنار تحصیلات کلاسیک تصمیم گرفتم وارد حوزه شوم، اوائل برایم سخت بود و سخت‌تر هم شد زمانی که تصمیم به ازدواج گرفتم اما خب علاقه داشتن فراتر از هر وابستگی است.

همان روزها پیشنهاد کار در یکی از ادارات مطرح شد، اطرافیانم خیلی ترغیبم کردند که برای بهبود وضعیت معیشتی هم که شده کار را قبول کنم، با اینکه از طلبگی و تبلیغ پول زیادی حاصل نمی‌شد، اما مرد پشت میزنشین نبودم و روحیه من کنار مردم و با مردم زندگی کردن بود، کمااینکه اکنون و پس از گذشت سال‌ها خوشحالم که در عرصه تبلیغ فعالیت دارم.

سال ۹۰ که مسجد حضرت زهرا(س) بنا نهاده شد، به عنوان مربی صالحین گاهی جلساتی با حضور تعداد کمی از مردم برگزار می‌کردیم، همان سال تصمیم گرفتم پایگاه بسیج مسجد را راه‌اندازی و شروع به جذب نوجوانان و جوانان محله کنم.

 

هر کار و مناسبتی که پیش می‌آمد، فراخوان می‌دادم و از نوجوانان دعوت می‌کردم که با همراهی یکدیگر انجامش دهیم، خوب یادم هست سقف مسجد چکه می‌کرد و نماز جماعت به دلیل نبود پول تا مدتی تعطیل بود، از مردم و خصوصا نوجوان‌ها خواستم که با کمک هم سقف را با پلاستیک بپوشانیم، خوشبختانه با همکاری خوب اهالی بعد مدت‌ها نماز برقرار و این شد شروع کار ما با یکدیگر.

طلبه یعنی خرج مردم شدن

در هر کاری باید دید چقدر برای طرف مقابل کیفیت انجامش مهم است، برخی امام جماعت‌ها تنها به اقامه نمازهای واجب اکتفا می‌کنند، حال اینکه امام جماعت بودن تنها پیش‌نمازی نیست، باید برای مردم وقت بگذارد، از مشکلات و عقایدشان باخبر شود و به وقت تنگی دستگیرشان شود.

این چند سالی که توفیق اقامه نماز دارم، همیشه یک ساعت قبل و بعد نماز در مسجد گوش شنوای مراجعه‌کننده‌ها هستم، پزشک‌ها طبیب جسم مردم هستند و ما دکتر روح.

نمی‌شود که بر منبر برویم و تنها برای مردم حرف بزنیم، باید در میان مردم و برای مردم بود، اصلا طلبه یعنی خود را خرج مردم کردن، نه اینکه ساعتی برای نماز بیاید، دو رکعت بخواند و برود.

نمی‌شود که بر منبر برویم و تنها برای مردم حرف بزنیم، باید در میان مردم و برای مردم بود، اصلا طلبه یعنی خود را خرج مردم کردن، نه اینکه ساعتی برای نماز بیاید، دو رکعت بخواند و برود.

بارها شده در بین همین گفت‌وگوهای قبل و بعد نماز گره از کاری باز شده، مشکل معیشتی نیازمندی برطرف و جهیزیه دختر آبروداری تامین شده، اختلافات بین چند خانواده با وساطت نمازگزارها حل و ختم به خیر گشته و نمونه‌های این‌ چنینی که بسیار هستند.

 

یک رسم خوبی که با نمازگزارها توفیق انجامش را داریم عرض تسلیت دسته‌جمعی پس از نماز به خانواده‌هایی است که عزیز از دست رفته دارند، همین کار سبب جذب افراد زیادی به مسجد شده، چرا که می‌بینند اهالی مسجد نسبت به غم و شادی دیگران بی‌تفاوت نبوده و در همه صحنه‌ها حضور فعالی دارند.

به مسجد که می‌رسیم از همان درب ورودی چند نوجوان با تعارف ماسک و الکل به استقبالمان می‌آیند، با دیدن حاج آقا گل از گلشان می‌شکفد و لبخند روی لبشان، این احترام و وقت گذاشتن نوجوا‌ن‌ها قطعا ریشه در اهمیت دادن به شخصیت این قشر دارد چرا که بچه‌ها در این سن و سال بیشتر دوست دارند مشغول بازی و سرگرمی شوند تا اینکه در مسجد خدمت کنند و این برایم سوال می‌شود؟

گاهی فوتبالیست می‌شوم و گاهی مربی شنا

راستش از همان ابتدا برنامه ویژه‌ای داشتم برای جذب نوجوان‌ها، برای همین سعی کردم با زبان مهربانی و گاهی هم بازی شدن با آن‌ها ترغیبشان کنم به حضور در مسجد.

متاسفانه در برخی مساجد تنها چند سالمند حضور پیدا می‌کنند و سرمایه‌ای به نام نیروی فعال نوجوان نادیده گرفته می‌شود، خیلی از هیات امناهای مساجد به بچه‌ها اجازه حضور در کارها را نمی‌دهند.

در مسجد حضرت زهرا هیات نوجوانان داریم، مراسم سوگواری و یا میلاد ائمه‌اطهار علیهم‌السلام که می‌شود بچه‌ها ایستگاه صلواتی راه می‌اندازند، یکی از میان خودشان مداح می‌شود و روضه می‌خواند یا مدیحه‌سرایی می‌کند، گاهی صفر تا ۱۰۰ کار توسط نوجوانان هیات انجام می‌شود و ما فقط می‌شویم شرکت‌کننده.

سعی می‌کنم از وقتم بیشتر برای نوجوان‌ها استفاده کنم، هفته‌ای دوبار با هم استخر می‌رویم و شنا می‌کنیم، بیشتر وقت‌ها دو تیم می‌شویم و در همان پارکی که دیدید فوتبال بازی می‌کنیم، با هم به اردوی تفریحی می‌رویم و گاهی هم سفر زیارتی.

 

بد و بیراه زیاد شنیدم 

برخی طلبه‌ها فکر می‌کنند که امثال این کارها دور از شان لباس یک روحانی است، طلبه باید یک جا بنشیند تا مردم به وی مراجعه کنند، در حالی که این‌گونه نیست، باید برای مردم وقت گذاشت، در میانشان بود و از هر روش تبلیعی برای جذب آن‌ها استفاده کرد.

گاهی روش جذب می‌شود پا به توپ شدن و گاهی هم روی منبر رفتن و به خاطر همین متفاوت عمل کردن بد و بیراه هم شنیدم.

گاهی روش جذب می‌شود پا به توپ شدن و گاهی هم روی منبر رفتن و به خاطر همین متفاوت عمل کردن بد و بیراه هم شنیدم.

و دلسرد نشدین از تبلیغ؟

هرگز، ما پیامبری داریم که برای هدایت خاکستر بر سر مبارکشان ریختن و آزار دیدن، نه شان ما از پیامبر بالاتر است و نه سختی‌های جاهلیت آن زمان را داریم.

در بین حرف‌هایمان از پاسخ به سوال‌های مردم غافل نمی‌شود، هر از چندگاهی اجازه می‌خواهد تا سخنی را بشنود و بعد به مصاحبه ادامه دهد، اینجا فقط نمازگزارها محرم نیستند، برخی‌ها می‌آیند و پس از طرح درخواست از مسجد خارج می‌شوند، موضوع جالب برایم کمک مالی به همه نیازمندان و نه تنها اعضای مسجد و افراد شناسایی شده بود.

سال گذشته ۴۰۰ میلیون تومان با کمک خیرین هزینه کارهای فرهنگی کردیم، فقط ۲۱۰ میلیارد تومانش برای تامین سبد حمایتی بیماران کرونایی محله بود، از قبل کرونا هم رسم اهدای بسته معیشتی را هر دوماه یکبار به ۸۰ خانوار تحت پوشش مسجد داشتیم، البته این روزها با شیوع این ویروس جمعیت تحت پوشش‌ها بالا رفته است.

 

برخی مدیران فقط پای کار عکس انداختن هستند

رمز موفقیت را تنها در وقت گذاشتن برای مردم می‌داند، معتقد است همین که گوشی باشد برای شنیدن گاهی نیمی از مشکل حل می‌شود، البته از مدیران توقع بیشتری می‌رود، اینکه فقط بیایند و عکسی بندازند هیچ مسئله‌ای را حل نخواهد کرد.

پایگاه مقاومت شهدای پاسدار مسجد حضرت زهرا(س) اگرچه در منطقه محرومی از خرم‌آباد قرار دارد، اما با همین امکانات محدود توانسته در بین ۵۱ هزار پایگاه مقاومت مقاومت بسیاری از شهرهای توسعه یافته کشور، رتبه ۳۲ را به خود اختصاص دهد و این تنها نتیجه پای کار مردم بودن و وقت گداشتن برای محرومیت‌زدایی است.

متاسفانه برخی مسوولان فرهنگی استان در امر معرفی مساجد فعال و الگوسازی برای دیگران کوتاهی می‌کند، در بازدیدها کارشان می‌شود عکس انداختن با یک بنر تبلیغاتی و می‌روند دنبال کارشان.

مسجد صرفا یک محل برای اقامه نماز نیست، مسجد پایگاه و قرارگاه است برای کادرسازی، تربیت نیروی آماده از هر نظر. 

صدای اذان از ماذنه‌های مسجد در فضا می‌پیچد و صف‌های اقامه یک به یک بسته می‌شود، اینجا نماز با رعایت کامل پروتکل‌ها باشکوه برگزار می‌شود و آنچه این صحنه را زیباتر کرده حضور حداکثری نوجوان‌ها است.

انتهای پیام/




Source link