دیشب بعد از آن همه کابوس های هر شبه ام که می دیدم دارم خفه می شوم و حجم سنگینی از غصه ها و دردها روی شانه هایم مرا خم کرده بود.

شهر رویایی

دیشب خواب دیدم پشت دیوارها شهری رویایی درست شده است، آدم های زیادی در خواب دیدم که دوست دارم شما را به آن شهر رویایی ببرم، شهری که دوستش داشتم!

خواب دیدم در میان مزرعه ای بزرگ از درختان و گل های رنگارنگ شیرزاد بسطامی را دیدم که داشت همراه
محمد رضایی به سمت وسط مزرعه می رفت تا درخت زیتونی را که برایش به نشانه ایثار و جانبازی اش آماده کرده بودند بکارد.
گوشه ای از آن مزرعه بزرگ تاجمهر را دیدم که داشت تابلوی کافه کتابش را نصب می کرد و کلمه کلمه عشق در میان سطرهای کتابهایش دیدم.

جلوتر رفتم علی صارمیان کلاس های قصه نویسی اش را دایر کرده بود، نوجوانی پر شور داشت قصه ی تازه اش را برای دوستان هم کارگاهی اش می خواند، به کلماتش خیره شدم، بوی امید می داد و رنگ های تازه زندگی.

ابوذر بابایی و امین امرایی دو روزنامه نگار را دیدم که تازه ترین شماره های نشریه شان را آورده بودند.
خبری از تیترهای تلخ نبود، هیچ کارخانه ای در میان سطرهای روزنامه شان ورشکسته نشده بود.

دیشب خواب دیدم تورم دیگر پاهای ورم کرده یک کارگر را سیاه نکرده بود از زور درد و بی دارویی.

دیشب خواب دیدم علی اکبر شکارچی کمانچه می نوازد و ایرج رحمان پور آخرین سروده عزیز نادری را که بوی دوست داشتن می داد می خواند.

دیشب خواب دیدم در همین تلویزیون خودمان احمد زیدآبادی و محمد صادق کوشکی در حال مناظره هستند برای رسیدن به یک تفاهم فرهنگی، دیگر برای محکوم کردن هم نیامده بودند، برای تخریب هم، این بار سیمای ما سیمای مهربانی بود و تفاهم.

همچنین ببینید :
تغییرِ معنادار با عزل عزتی! / انتصاب مدیرکل آموزش و پرورش لرستان

دیشب عادل فردوسی پور را دیدم که در شبکه سوم سیمای همین کشور خودمان گزارش بازی های جام جهانی را می داد و در نظر سنجی هایش میلیون ها ایرانی شرکت کرده بودند.

دیشب خواب دیدم سیمره کیانوش رستمی جاری است و نصرت مسعودی و هوشنگ رئوف تازه ترین شعرهایشان تیتر اول نشریه شده بود.

دیشب خواب دیدم دانشجویان ما به دو دسته تقسیم نشده بودند. در دانشگاه هیچ سنگری نبود جز سنگر حفاظت از تمامیت ارضی کشور.
دیشب خواب دیدم آدم های ما به خودی و غیر خودی تبدیل نشده بودند همه یکی بودند برای آبادانی این مرز پر گهر.
دیشب خواب دیدم…

  • نویسنده : عبدالرضا شهبازی