درد این روزهای شهرم دردی است به سوزناکی آتش، آتشی که هر لحظه از لابه‌لای فقر و اعتیاد، خودکشی، بیکاری و... زبانه می کشد و هیچکس کاسه ای آب حتی برای خاموش کردنش به دست نمی گیرد!

زباله

این روزها از ابتدا تا انتهای هر خیابان و کوچه‌ای که گذر کنی بر سر هر سطل زباله انسانی را خواهی یافت که به جای غرق شدن در امکاناتی که حق اوست، تا کمر در سطل زباله غرق شده است!

هر کدام از این انسان ها نان آور خانه ای است و به جای کار کردن در یک جایگاه شرافتمندانه خود را در لابه‌لای انبوهی از زباله‌ها رها کرده تا لقمه‌ای نان بیابد.
لقمه‌ای نان که قیمت آن برخورد با انواع زباله و ابتلا شدن به انواع بیماری، از بین رفتن شأن انسانی آن هاست.

امروز زباله گردی را فقط در بین مردان نمی بینی، بانوان نیز به آن ورود کرده اند و روز به روز تعدادشان بیشتر هم می شود حتی فعالیت آن ها هم علنی تر شده و با دیدن چنین صحنه‌هایی حالتی از ترکیب غم و انزجار در انسان پدید می‌آید.

اگر از من بپرسند، مقصر آن را از نمایندگان اسبق و نمایندگان فعلی گرفته تا استاندار و شهردارهای اسبق و حال میدانم، اگر می توانستم یقه تک تک آنها می‌گرفتم و از آن ها در مورد شرایط اسفناک امروز این شهر توضیح می خواستم،
چرا جوانان شهر من باید به جای شغل شرافتمندانه تا کمر در سطل های زباله فرو روند و عده دیگری با جابه‌جایی بار قاچاق که خودشان نامش را شوتی گذاشته‌اند جان خود را در کف دستان خود بگذارند؟

آیا سهم لرستان نیست که حداقل کارخانه‌های تعطیل احیا شوند؟ یا صنایع دیگری جایگزین آنها شود؟ به راستی سهم لرستان از صنعت و ایجاد شغل چقدر است؟ مسئولین محترم چرا خود را به خواب زده‌اید؟ مگر آمار خودکشی جوانان را نمی‌بینید؟ مگر جولان اعتیاد و سرقت را در این شهر کوچک نمی‌بینید؟ وقت آن شده از خواب بیدار شوید این شهر رو به نابودی است….پیش از ویرانی آن را دریابید.

همچنین ببینید :
لرستانی‌ها کدام نوع نان را بیشتر مصرف می‌کنند‌؟
  • نویسنده : سیده یاسمن موسوی نژاد