مدتی است گروهی از فعالان سیاسی، اجتماعی و رسانه‌ای استان لرستان در حال رایزنی برای انتخاب استاندار لرستان هستند البته با پسوند ویژه...

لازم دیدم چند سطری را به سمع و نظر گرامیان برسانم و البته خرسندم از این‌که برای به گردش در آوردن چرخِ زنگ‌زده‌ی توسعه در لرستان استانداری کارآمد، قوی و برنامه‌ریز این سکان را به‌دست گیرد، البته:
یکم: فراموش نکنیم ما مردم لرستان، مردم سخت‌کوشی نیستیم، تنبلی در وجود همه‌ی ما رخنه کرده‌است چه قشر تحصیل‌کرده و چه دیگر اقشار، همه‌ی ما به‌دنبال شغل راحتی هستیم که نامش را شغل دولتی گذاشته و آن را آب باریکه‌ای می‌دانیم که ما را از گرسنگی نجات بدهد. شاید بی‌تقصیر هم نباشیم وقتی جوان تحصیل‌کرده‌ی این دیار با هزاران آرزو روی نیمکت‌های دانشگاه نشسته تا روزی پشت میزهای اداری زندگی آرامی برای خودش مهیا سازد.
در فرهنگ ما مهارت، آموزش و کار جای خود را به بی‌کاری و روزمرگی داده‌است و همه‌ی ما در این روزمرگی نقش داریم چه مردم و چه دولت‌مردان در همه‌ی ادوار.
دوم: فارغ از هرگونه تعصب، ما مردم مهربانی نیستیم در حقِ هم‌دیگر، به محض به وجود آمدن فرصت برای یک هم‌استانی سعی در ویران کردنش داریم؛ به همین دلیل اکثر نیروهای توانمند در کوچی ناخواسته این دیار را ترک می‌کنند تا آسایش و آرامش خود و خانواده‌شان را قربانی باندبازی‌های غیرمنطقی نکنند، ای کاش مردم این دیار کمی بیش‌تر در فقره‌ی کنکاش و بیش‌تر به این موضوع توجه کنند که چرا این منطقه نمی‌تواند فرزندان خود را برای آبادانی سرزمینش نگه دارد، هر چند بی‌شک با این سؤال مواجه خواهیم شد که مردم چه گناهی در این شرایط به‌وجود آمده ندارند که دو عامل مطالبه‌گری جدی و پذیرش نخبگان جامعه فارغ از هرگونه نگاه قومیتی و سیاسی می‌تواند تاثیرگذارترین مولفه برای آبادانی یک منطقه باشد که تا کنون لرستان نتوانسته است به این مهم دست بیابد.
سوم: با نگاهی به استان‌های هم‌جوار می‌توان این هم‌دلی را بیش‌تر مشاهده کرد، برای مثال: استانی مانند اصفهان وقتی پای یک مطالبه عمومی در میان است، نمایندگانش فارغ از هر نگاه سیاسی در کنار استاندار و دیگر نیروهای ذی‌نفوذش تا حصول نتیجه در کنار هم هستند در صورتی که استان لرستان به یاد نمی‌آوریم همه‌ي نمایندگان استان برای یک مطالبه عمومی تا حالا کنار هم ایستاده باشند و این شامل این دوره و دوره‌های دیگر هم نمی‌شود بلکه درد مزمنی است که سال‌هاست این استان از آن رنج می‌برد و شواهد و قرائن نشان می‌دهد گویا این درد، درمان‌پذیر هم نیست.
چهارم: با توجه به موارد پیش گفت؛ حالا هی ما در دهانه‌ي گشاد سُرنا بدمیم که استاندار ویژه می‌خواهیم و خودمان هم نمی‌دانیم که این استاندار ویژه چه کاری می‌خواهد برای ما بکند. شاخص یک استاندار ویژه چیست و کاربردش چه می‌تواند باشد؟
جایگاه این استاندار در میان بقیه‌ی استانداران چیست و این حجم از عقب ماندگی عمرانی، کشاورزی، صنعتی و زیرساختی را با کدام برنامه می‌خواهد جبران کند؟
این استاندار با کدام نیروی اجرایی می‌خواهد این قطار توسعه را به حرکت درآورد با همان مردم و کارمندانی که در سطرهای آغازین این نوشته به آن‌ها اشاره کرد؟
دوستان گرامی پیش از آن‌که عامل عقب ماندگی این استان را در عوامل بیرونی مانند توجه نکردن دولت و دیگر موارد ببینیم، باید برای یک لحظه هم که شده خود را در ترازوی نقد بگذاریم و ببینیم هر کدام از ما به اندازه‌ی جا و جایگاهی که داشتیم چه به عنوان شهروند و چه به عنوان کارگزار دولت مقصر هستیم. اگر بدون هیچ‌گونه حب و بعضی میزان نقش را خود در این عقب‌ماندگی پیدا کردیم بی‌شک ما به انسان‌های توسعه‌یافته‌ای تبدیل شده‌ایم و از این پس می‌توانیم برای آبادانی و توسعه‌ی استان ‌نقشی کلیدی داشته باشیم چه استاندار ویژه داشته باشیم و چه نداشته باشیم چرا که استاندار یک نفر است و تنها نقش لکوموتیوران را دارد و عوامل دیگری نیاز است تا این قطار به حرکت دربیاید.

همچنین ببینید :
لرستانی‌ها کدام نوع نان را بیشتر مصرف می‌کنند‌؟

خط ویژه

  • نویسنده : عبدالرضا شهبازی