شورای اسلامی شهر را باید با نگاه تخصصی دید؛ به این معنی که در انتخاب‌ها به افرادی رأی بدهیم که متخصصان حوزه‌های عمران شهری، برنامه‌ریزی شهری، معماری شهری، جامعه‌شناسی شهر و مدیریت شهری باشند.

۱ـ شورای اسلامی شهر را باید با نگاه تخصصی دید؛ به این معنی که در انتخاب‌ها به افرادی رأی بدهیم که متخصصان حوزه‌های عمران شهری، برنامه‌ریزی شهری، معماری شهری، جامعه‌شناسی شهر و مدیریت شهری باشند.
شورا پارلمان شهری است اما هرچه این پارلمان منتخب مردم، تخصصی‌تر باشد بی‌تردید درک بهتر و چشم‌انداز تخصصی‌تری درباره سیاست‌گذاری و مدیریت شهر خواهد داشت.

۲ـ شورای شهر در انتخاب شهردار بایستی به کارنامه کاری فرد نگاه کند؛ اینکه قبلاً چه تجربه موفق کاری و مدیریتی در گزینه مدنظر وجود داشته است؟ در اینجا نیز تخصص‌گرایی و بهره‌مندی از تجربه کاری و مدیریتی موفق از جمله ملاک‌های مهم در انتخاب شهردار برای هر شهری است. شورا نیز بایستی از شهردار برنامه‌محوری بخواهد.

۳ـ پارلمان شهری یعنی شورا بایستی دارای برنامه برای پیشرفت و توسعه شهر باشد؛ برنامه‌محوری نیز بایستی براساس استفاده از نظرات متخصصان هر حوزه باشد.
هر عضو شورا به تنهایی قرار نیست خواسته‌ها و سلیقه‌های شخص خودش را پیگیری کند بلکه کلیت شورا، بایستی برنامه‌محور و برنامه‌گرا برای توسعه پایدار شهر باشد و چشم‌انداز مشخص و معین کاری داشته باشد؛ شورای شهر بایستی از شهردار و مدیران شهرداری و شهرداران مناطق، کار مدت‌دار و پروژه‌محور برمبنای برنامه‌‌گرایی بخواهد.
نقشه راه پیشرفت شهر بایستی توسط شورا تهیه شده و براساس آن نقشه، عملکرد شهرداری مورد نظارت، ارزیابی و به روز‌رسانی قرار گیرد.

۴ـ انتخاب اعضای شورای شهر توسط بخشی از مردم نباید صرفاً برمعیار طایفه‌گرایی یا قومیت‌گرایی صورت گیرد؛ آنچه معیار است تخصص و شایسته‌گزینی است.
در این زمینه رسالت رسانه‌هاست که در راستای ترویج هرچه بیشتر فرهنگ سیاسی مشارکتی تخصص‌گرایانه، فعالیت‌های آگاهی‌بخشی خویش را در جامعه، توسعه دهند.

۵ـ شورای شهر، منتخب مردم است؛ شورا پارلمان شهری است؛ اما کارآمدی، ناکارآمدی یا کم‌کارآمدی آن موضوعی است که خود مباحث تفصیلی می‌طلبد.
آنچه اهمیت دارد این است که مکانیزم‌های قانونی و اجتماعی نظارت افکار عمومی بر عملکرد شورای شهر در مدت چهار سال بایستی تقویت شوند. برای نمونه، نظارت اجتماعی از طریق رسانه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد، از ابزارهای نظارتی مهم است که بایستی تقویت شود.

همچنین ببینید :
اردی‌بهشت ماه و کُد سی‌ و‌ سه 

۶ـ شورای شهر، شورای شهرداری نیست؛ رسالت شورا این نیست که مدام در همه جزییات عزل و نصب‌های شهرداری‌ها مداخله کنند.
بلکه شورا بایستی برنامه راه، برنامه پیشرفت، برنامه توسعه و عمران شهر و … را با استناد به نظرات متخصصان هر حوزه تهیه کرده و سیاست‌گذاری تخصصی مشخص و مدت‌دار برای ارتقای کیفیت زندگی مردم شهر داشته، آنرا به شهرداری ابلاغ کرده و بر اجرای آن نظارت مستمر داشته باشد.

۷ـ استان لرستان از جمله مرکز آن، شهر خرم‌آباد ظرفیت‌های گردشگری و جاذبه‌ای متنوعی دارد ولی متأسفانه به قدر استان‌هایی همچون اصفهان، از این ظرفیت‌ها استفاده نشده است.
برای نمونه، خودتان قضاوت کنید اگر پل تاریخی و گردشگرپذیر شاپوری خرم‌آباد در شهر اصفهان قرار داشت آیا وضعیت آن همچون وضعیت فعلی‌اش در خرم‌آباد می‌شد؟
اینجاست که اهمیت برنامه‌محوری، برنامه‌گرایی و برنامه‌ریزی دارای پشتوانه‌های فکری و علمی از سوی شورای شهرها مشخص می‌شود.

۸ـ به‌جای طایفه‌گرایی و خویشاوند‌گرایی در برخی انتخاب‌ها بایستی نقش سازمان‌های تخصصی مردم‌نهاد، نهادهای مدنی اجتماعی، رسانه‌ها و متخصصان حوزه‌های مدیریت شهری را در سوق‌دادن مشارکت سیاسی به سوی تخصص‌گرایی، تقویت کرد.
شورا می‌تواند منبع خیر، توسعه و تحول‌آفرینی برای یک شهر باشد و از سوی دیگر می‌تواند اگر ناکارآمد یا کم‌کارآمد باشد خودش به مانع تبدیل می‌شود.

۹ـ شورای شهر بایستی به صورت منظم، به مردم و افکار عمومی گزارش عملکرد ارائه کند. مردم و رسانه‌ها بدانند مثلاً در مدت ۶ ماه گذشته، مهم‌ترین اقدامات انجام شده زیرساختی در زمینه سیاست‌گذاری و مدیریت شهر، چه بوده است.

۱۰ـ تقویت فرهنگ مطالبه‌گری در سطح جامعه می‌تواند برتری دادن منافع جمعی بر منافع فردی را تقویت کند.
رسالت رسانه‌ها، سازمان‌های مردم‌نهاد تخصصی، نهادهای مدنی و کنش‌گران اجتماعی و سیاسی، ارتقای سطح مطالبه‌گری در جهت رفع مشکلات استانی و شهری است.

✍️ شهرام شرفی