قلم برمی‌دارم و بعد از ۶ سال و اندی کار در فضای روابط عمومی و رسانه استان، برای اولین بار در مورد موضوعی غیر از تخصصم مالیات می‌نویسم.

قلم برمی‌دارم و بعد از ۶ سال و اندی کار در فضای روابط عمومی و رسانه استان، برای اولین بار در مورد موضوعی غیر از تخصصم مالیات می‌نویسم.
می‌نویسم از کسانی که در طی این سال‌ها رفتار وقیحانه و زیاده‌خواهانه‌شان آزرده خاطرم ساخته است.
تمام آدم‌های مدعی عالم که ادعایشان گوش فلک را کر کرده است. از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان، حتی اسم رمان‌هایی که خوانده‌ام را نشنیده‌اند، هیچ‌کدام از سبک‌های موسیقی و بزرگان این عرصه را درست نمی‌شناسند. اما در عوض اگر پرهای خودشان سیاه است، بلدند چطور، کاغذرنگی ها را از روی زمین جمع کنند و بین پرهایشان بچسبانند. فرق امثال من با آن‌ها در این است که کارهایی که من نمی‌کنم آن‌ها از انجام‌شان ابایی ندارند. اعتقاد دارم، هر قدر محور قرار گرفتن تملق‌ها و ثناگوئیهای مبتذل دل را می‌زند و بد است همان‌قدر هم حد نگه نداشتن و فرصت‌طلبی خودبزرگ‌بینانه، حال آدم را بد می‌کند.

به خودم گفتم تو بیش از ۶ سال است که عکس میگیری، خبر می‌نویسی، روزنامه و هفته‌نامه، مجله و تحلیل می‌خوانی، پیش‌نویس سخنرانی و متن تقدیرنامه آماده میکنی، درس‌جامعه‌شناسی خوانده‌ای، تو چرا نمینویسی؟! موضوعات زیادی ذهنم را فرا گرفته. اما همیشه یک سوال ذهنم را بدجور درگیر خود کرده است. چرا این‌قدر دروغگویی، حدنشناسی، خیانت و باندبازی زیاد شده؟؟

یاد نامه چند روز پیش موسوی خوئینی‌ها به رهبری افتادم. کسی که خود باید در محضر عدل مردم، درباره دوران مسئولیت خود و یارانش توضیح بدهد، خاطره بنویسد و نامه بدهد، دست به قلم شده و برای رهبر امت و یادآوری وظایف ایشان نامه می‌نویسد. خنده‌دار نیست؟!

با دقت و مطالعه در روحیات و عملکرد چنین افرادی متوجه چند خصوصیت مشترک آن‌ها خواهی شد:

اول این‌که خیلی زود جایگاه و شرایط بد قبلی خود را فراموش می‌کنند. مثلا آقای خویینی‌ها، نقش بی‌بدیلش در ماجرای اشغال سفارت؛ که باعث شده بود خیلی‌ها از او با عناوین جاسوس شوروی یا رهبر اصلی گروه فرقان یا سرچشمه تندروی و افراط در کشور یاد کنند، را فراموش کرده، جوری که قبل از نوشتن نامه یادش نبود در آن شرایط بد، رهبری، مهربانانه، ایشان را در حکمی به مشاورت خود منصوب نمود.

دوم این‌که این افراد تاریخ را به بازی گرفته و کوچک می‌شمارند. هر کس کمی با تاریخ انقلاب اسلامی و چهره های سیاسی، اجتماعی کشور آشنائی داشته باشد به خوبی میداند که سوابق عملکرد سیاسی و تشکیلاتی خوئینی‌ها چه بوده و آثارش کدام است. آن‌ها نمی‌دانند و یا نمی‌خواهند بدانند که جعل و نادیده گرفتن تاریخ چه بهای سنگینی دارد.

مشخصه مشترک سوم آن‌ها این است که در راه مطامع فردی و مقاصد گروهی، هر کار که دلت خواست انجام بده و‌ از هر کس با هر خصوصیات و برنامه‌ای حمایت کن، هر وقت هم که نتایج دلخواه تو نبود، نامه تاریخی بنویس و بقیه را مقصر جلوه بده. قبول دارم‌ مردم از سوء مدیریت‌ها و پارتی بازی‌های اداری رنج می‌برند، ولی چرا در این بین سهم خود و دوستان‌ رییس جمهور و رئیس مجلس‌تان را نادیده انگاشته‌ایید؟!

چهارمین خصوصیت این افراد این است که با قلم و نامه و دوات آب را گل‌آلود و از آن ماهی می‌گیرند. در اتاق روابط عمومی نشسته‌ بودم، کسی آمد و گفت تو چرا برای نشریه ما مقاله نمی‌نویسی؟ گفتم: مگر نوشته‌های مرا خوانده‌ای؟ بعد گفت: مهم نیست چه می‌نویسی، مهم این است از راه نوشتن می‌توانی به همه چیز برسی. تعجب کردم و پرسیدم چطور از راه نگارش به همه چیز میرسی؟ گفت: ما می‌دانیم در این شهر آدم‌های قدرتمند چه کسانی هستند. می‌آییم به تیم‌مان می‌گوییم که مثلاً به رئیس اداره فلان بد بگو … به فلان روابط عمومی فحش بده، از تجارت فلان تاجر ایراد بگیر. اعضای تیم شروع می‌کنند؛ ولی آن پایین می‌نویسیم: «بقیه دارد» آن وقت یه نفرمان میرود آن مرد را که برایش مقاله نوشته می‌بیند و می‌گوید اگر می‌خواهی بقیه نداشته باشد باید فلان تومان بدهی» آن مرد هم می‌گوید: «فلان تومان نمی‌توانم بدهم» نصفش را می‌گیریم می‌آییم تقسیم می‌کنیم. یا اگر مدیری و یا روابط عمومی با تیم‌مان هماهنگ نبود، هماهنگ با هم بر علیه او می‌نویسیم. آن‌قدر می‌نویسیم که یا با ما راه بیاید و یا برود که یار ما بیاید.

ما قبول داریم به فرموده رهبر انقلاب، اظهار عقیده یکی از حقوق طبیعی انسان است. اما نه ژست اظهار نظر و نه سواستفاده از آزادی بیان. آقای خوئینی‌ها محاسبات شما بسیار اشتباه بوده. هدف‌تان را درست انتخاب نکرده‌ایید. آمریکا و دست‌نشانده‌هایش بسیار تلاش کردند، بزرگ مرد تاریخ خمینی کبیر و جانشین بر حق ایشان رهبر عظیم الشان کشور خامنه‌ای را با جوسازی، نظرسازی های مجعولی و برخی تیترها و نوشته ها، مرعوب سازند. اما به گواه موسسات تحقیقاتی غربی و به گفته بزرگان سیاسی غرب تا به امروز راه به جایی نبرده و نخواهند برد.
یادتان باشد امام فرمود: «خامنه‌ای خورشید انقلاب است!“

عظیم یوسفوند

 

توضیح: مطالب ارسالی لزوما دیدگاه پایگاه خبری قلم لر نیستند اما مطابق فلسفه مطبوعات آماده انتشار مطالب نویسندگان در این زمینه و سایر موضوعات هستیم.