برف می بارد .برف می بارد و مسافران با شانه های کز کرده در گردنه زاغه با دست هایشان برف را از جلوی خودروهای در راه مانده پارو می کنند.

برف می بارد .برف می بارد و مسافران با شانه های کز کرده در گردنه زاغه با دست هایشان برف را از جلوی خودروهای در راه مانده پارو می کنند.

گردنه زاغه می شود صحنه سرسره بازی خوروها و زمینه شادمانی کودکان  نشسته در این خودروها را فراهم می سازد. در فضای مجازی عکس های راه بندان منتشر می شود حوالی ساعت هشت غروب است. حد فاصل پل هرو تا زاغه را نزدیک به چهار ساعت طی کردیم.  هشدارهای پلیس مرتب در فضای رسانه ای منتشر می شود که بدون زنجیر چرخ از این مسیر عبور نکنید.
در فضای مجازی مطلبی منتشر می شود، یکی از مدیران مرتبط  با برف و برف بازی در همان ساعت  در یکی از شیک ترین رستوران های طلایی خرم آباد در کنار خانواده در حال خوردن شیشلیک است و با چه ولعی  دنده کباب ها را به دندان می کشد.
برای یک لحظه تصاویر برفی گردنه زاغه با چلوگردن های  روی میز مدیر  به هم گره می خورند و دست هایم را ها می کنم تا بتوانم پرایدی که در جاده مانده  چند متر بیشتر به جلو هول بدهم.

آقای مدیر  خوردن چلو گردن و ششلیک نوش جان خودت و خانواده گرامی ات اما یادت نرود ما مردم لرستان ضرب المثلی داریم با این مضمون 《گریوه و روز خوش 》

عبدالرضا شهبازی/ پایگاه خبری قلم لر