قریب چند دهه است فرهنگ و هنر استان لرستان قربانی زیاده‌خواهی کسانی است که کرسی مدیریت اداره کل ارشاد اسلامی را همچون ملک موروثی خود دانسته و آن‌را از این دست به آن دست می‌دهند

قریب چند دهه است فرهنگ و هنر استان لرستان قربانی زیاده‌خواهی کسانی است که کرسی مدیریت اداره کل ارشاد اسلامی را همچون ملک موروثی خود دانسته و آن‌را از این دست به آن دست می‌دهند، غافل از اینکه این ارثیه چنان دچار نفرین خدائیان ‌قرار گرفته که به هیچکس وفا نمی‌کند و تنها پیکر نحیف و رنجور خودش است که به خون سالیان در کشمات فرو رفته و وارثان واقعی آن که همان اهالی فرهنگ و هنر هستند در آتش این بی‌تدبیری و زیاده خواهی می‌سوزند و کور سو چراغ این فرهنگ کهن را روشن نگه داشته‌اند.
روی سخنم بیش از آنکه به نمایندگان ادوار و حال مردم شریف لرستان باشد به استاندار محترم لرستان است و در نهایت مقام عالی وزارت عریض و طویل فرهنگ و ارشاد اسلامی، چرا که نگاه نمایندگان ما به این کرسی دقیقا مانند نگاه گذشتگان و گاهاً افراد متمول و ملاک معاصر است که دختران خود را از مایملک خود بی‌بهره می‌دانند و اگر هم گاهاً میل به تقسیم مال بین فرزندان خود دارند، دختران خود را شایسته داشتن نسق نمی‌دانند و به راحتی می‌گویند : پسر تپه است و دختر بوته….

آری داستان فرهنگ و ارشاد لرستان امروزه این گونه شده است.

آقای استاندار نمی‌دانم چرا جناب‌تان در مقابل وضعیت کنونی پست مدیریت ارشاد این‌چنین منفعلانه عمل می‌کنید؟!
و در حق این دخترک خراشیده روی، پدری نکرده و حاضرید آنرا به ضیافت و زیاده خواهی خرچنگ‌های مردابی بفرستید؟

استاندار صبور لرستان واقعاً صبر ما اهالی فرهنگ و هنر این دیار رو به اتمام است ، چرا که در حق ما ستم شده است و تقاضایمان این است شما آن‌را مضاعف نکنید.

جناب خادمی راستی تاکنون شما و نمایندگان مردم ساده و بیخیال خرم‌آباد سری به مجتمع فرهنگی هنری ارشاد زده‌اید؟

آیا تنها سالن آمفی تئاتر مرکز استان را دیده‌اید که چگونه مستهلک شده است؟

آیا می‌دانید ایرج رحمانپور برای کرایه سالن آخرین کنسرت خود از کل درآمد ۱۵ میلیونی خود و گروه ، مبلغ ۶۵۰۰۰۰۰ تومان هزینه سالن به بانک صادرات داده است؟ (نمیدانم چرا با برخوردهای قهری روابط عمومی و مدیریت بانک صادرات یاد این شاه بیت حکیم توس افتادم:

چنان بخت ز ایرانیان برگشته بود
که گرگین میلاد دو تن کشته بود )

استاندار عزیز کلنگ مجتمع فرهنگی و سالن ۱۰۰۰ نفری خرم‌آباد سال ۱۳۸۶ همزمان با استانهای گیلان، قم و کهکیلویه و بویر احمد و … به زمین زده شد و درحالی که این پروژه در بیشتر استان‌های مذکور یا تمام شده است و یا رو به اتمام است، اما در خرم‌آباد تنها ۱۰ درصد پیشرفت داشته است، لطفا از نمایندگان محترم بپرسید ببینید اصلا آدرس این پروژه را می‌دانند؟

جناب خادمی اوضاع مطبوعات خوب نیست ، حال تئاترمان خراب است، شاعرانمان در کنج عزلت گزیده‌اند، موسیقی لرستان که بعنوان میراث معنوی ثبت ملی شده است مورد بیمهری مردم و مسئولین، خاصه مدیرکل میراث فرهنگی قرار گرفته است و حتی ایشان حاضر نیست مکانی بعنوان مکتب خانه موسیقی لرستان و خانه کمانچه در اختیار هنرمندان قرار دهد.

استاندار عزیز در مجموعه ارشاد نیز افرادی هستند که می شود به آنها اطمینان کرد و این پست را برای یکبار هم که شده به دور از هر زدوبند سیاسی و بی رویکرد انتخاباتی به این افراد سپرد.

در این مجموعه همه کارمند با تجربه داریم ، هم برادر شهید ، هم مدیر داریم هم فرزند شهید، هم هنرمند داریم هم قاری قرآن که اتفاقاً تدبیر مدیریتی هم دارند.

راستی آیا تاکنون یکبار حاضر شده ید طرح و برنامه‌های سرپرست فعلی این عروس هزار داماد را برای ادامه مسیر بشنوید؟

《آقای خادمی》، گفت : آن یار کز او گشت سر دار بلند / جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد

برقرار و مستدام باشید

  • نویسنده : امین عباسیان