گاهاً شاهد هستیم در بعضی جاها و متأسفانه، عمده انواع نظارتها بر روی کارمندان بدون حق امضاست. در صورتی که نظارتهای درون سازمانی و برون سازمانی، باید تمرکز خود را روی افرادی بگذارند که تصمیم گیر و دارای حق امضای قانونی اداری بالادستی هستند (به ویژه در موضوعات و مسائل مالی و اقتصادی).

نظارتها در امور اقتصادی و مالی در کدام قسمتها باید بیشتر باشد؟

الف _ مدیران دارای حق امضا و حق تصمیم گیری.

ب _ کارمندان بدون حق امضا.

گاهاً شاهد هستیم در بعضی جاها و متأسفانه، عمده انواع نظارتها بر روی کارمندان بدون حق امضاست.

در صورتی که نظارتهای درون سازمانی و برون سازمانی، باید تمرکز خود را روی افرادی بگذارند که تصمیم گیر و دارای حق امضای قانونی اداری بالادستی هستند (به ویژه در موضوعات و مسائل مالی و اقتصادی).

یک کارمند بدون حق امضا، تا چه حدی و سطحی میتواند دچار تخلف اقتصادی و مالی بشود؟

یک مدیر دارای حق امضا و حق تصمیم گیری، تا چه حدی در معرض آسیب احتمالی تخلفات مالی و اقتصادی است؟

این یک قاعده و اصل است که هرچقدر فرد دارای قدرت مدیریتی، اداری و حق امضای بیشتر و گسترده تری باشد بایستی مورد نظارت پذیری بیشتر و دارای تراز پاسخگویی بیشتری هم باشد.

نظارتها و بازرسیها، یک فرایند عقلانی اند که باید وجود داشته باشند و تقویت شوند.

مشروط بر آنکه بدانیم در کجاها باید نظارت و بازرسی پیشگیرانه درون و برون سازمانی بیشتری، داشته باشیم (نظارت هدفمند، پیشگیرانه، اثرگذار و پایدار).

  • نویسنده : شهرام شرفی