سیستم اداری ما به گونهای است که هر کس (کارمند جزء یا ارشد) فکر میکند حق اوست استاندار یا مدیر کل بشود!
وقتی به چنین افرادی متذکر شوید که از من و شما بهتر خیلی هست برای تصدی فلان پست، پاسخ میدهد:
مگر من چیام از فلان کمتر است که مدیر کل شد و ۴ خط سواد نوشتن نداشت!
تازه من در ستاد انتخاباتی فلان کس بسیار زحمت کشیده و رأی جمع کردهام!
یا: من سالها در فلان جناح فعالیت داشته و زحمت بسیار برای جناح حاضر کشیدهام!
شأن و جایگاه مدیریت در لرستان متاسفانه بسیار تنزل یافته است …
و هر ننه قمری که برای رییس جمهور، نماینده مجلس یا نماینده شورا رای جمع کرده باشد، خودش را لایق بالاترین پستها میداند ولو اینکه از نظر دیگران (مردم) شایستگی احراز آن را نداشته باشد …
باور داشته باشیم که هر کس در هر کاری از معلمی، خبرنگاری، پزشکی، مهندسی و … کار خودش را خوب انجام بدهد به نحوی که مردم از او راضی بوده و دوستش بدارند، چنین کسی نماینده واقعی مردم و بهترین مدیر است حتی اگر هیچگاه بر صندلی استانداری یا مدیر کلی نهادی تکیه نزد!
امکانپذیر است که به دهها پست و مقام دست یافت اما هنوز بی شخصیت باقی ماند و آداب ارتباط و احترام با مردم را نیاموخت.
آفرین بر کسانی که به خاطر منفعت دیگران، از منفعت شخصی و حس جاهطلبی خود عبور میکنند و به دنیا و زَخارُف آن بیتوجه هستند …
زندگی مدرسهای است که تا لحظه آخر باید در آن آموخت و به همنوعان خدمت کرد نه جایی برای تسکین عقدههای شخصی و پر کردن جیب خود و اطرافیان …
وگر نه آبرویی که به یک عمر جمع شود، به ساعتی مثل این بندهخداها که خبر دستگیریشان فراگیر شد، خواهد رفت …
و این نمودی از است از شعر و مثل:
لاجرم هر که بالاتر نشست،
استخوانش سختتر خواهد شکست …